هوش مصنوعی:
این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، مفاهیمی مانند عشق، شوق، صبر، قناعت و تأمل در زندگی را بیان میکند. شاعر از عناصر طبیعت مانند خورشید، ماه، کوه و دریا برای انتقال احساسات خود استفاده کرده است. همچنین، به مفاهیمی مانند خجلت، آبرو و سختیهای زندگی نیز پرداخته شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و واژگان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۲۷۹
دولت حسن ز خط زیر و زبر می گردد
این ورق از نفس سوخته بر می گردد
چشم خورشید که در خیره نگاهی مثل است
در گلستان تو پوشیده نظر می گردد
ماه شبگرد من از خانه چو آید بیرون
ماه از هاله نهان زیر سپر می گردد
بر نظر منت پیراهن یوسف دارد
هر نگاهی که ز رخسار تو بر می گردد
در نگیرد سخن عشق به ارباب هوس
آتش افسرده ازین هیزم تر می گردد
در ته سنگ ملامت دل سودایی ما
کبک مستی است که در کوه و کمر می گردد
بیقراری است مرا باعث آرامش دل
لنگر کشتی من موج خطر می گردد
شوق چون قافله سالار شود رهرو را
پای خوابیده پر و بال دگر می گردد
سخن از غور سخن سنج گرامی گردد
قطره در حوصله بحر گهر می گردد
خجلت بی ثمری قد مرا کرده دو تا
شاخ هر چند خم از جوش ثمر می گردد
گوهر از خجلت اظهار طمع آب شود
آبرو جمع چو گردید گهر می گردد
در شکرزار قناعت نبود تلخی عیش
خاک در حوصله مور شکر می گردد
منه انگشت به گفتار بزرگان صائب
تیر بر چرخ مینداز که بر می گردد
این ورق از نفس سوخته بر می گردد
چشم خورشید که در خیره نگاهی مثل است
در گلستان تو پوشیده نظر می گردد
ماه شبگرد من از خانه چو آید بیرون
ماه از هاله نهان زیر سپر می گردد
بر نظر منت پیراهن یوسف دارد
هر نگاهی که ز رخسار تو بر می گردد
در نگیرد سخن عشق به ارباب هوس
آتش افسرده ازین هیزم تر می گردد
در ته سنگ ملامت دل سودایی ما
کبک مستی است که در کوه و کمر می گردد
بیقراری است مرا باعث آرامش دل
لنگر کشتی من موج خطر می گردد
شوق چون قافله سالار شود رهرو را
پای خوابیده پر و بال دگر می گردد
سخن از غور سخن سنج گرامی گردد
قطره در حوصله بحر گهر می گردد
خجلت بی ثمری قد مرا کرده دو تا
شاخ هر چند خم از جوش ثمر می گردد
گوهر از خجلت اظهار طمع آب شود
آبرو جمع چو گردید گهر می گردد
در شکرزار قناعت نبود تلخی عیش
خاک در حوصله مور شکر می گردد
منه انگشت به گفتار بزرگان صائب
تیر بر چرخ مینداز که بر می گردد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.