هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که از عشق و دوری از معشوق سخن میگوید. شاعر از رنجهای عشق و تأثیرات آن بر زندگی و سلامت خود میگوید و از عقل خود راهنمایی میخواهد. در نهایت، شاعر به عشق الهی و تأثیرات معنوی آن اشاره میکند و از شمس تبریزی به عنوان منبع الهام و نجاتبخش یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۹۲۴
آه از عشقِ جَمالِ حورییی
کو گرفت از عاشقانَش دورییی
زندگیِّ نو به نو، از کُشتَنَش
صِحَّتِ تازه، شُد از رَنْجورییی
گَر گُهَر داری، بِبین حالِ مرا
در تَکِ دریا زِ دریا دورییی؟
گفتم ای عَقلَم کجایی؟ عقل گفت
چون شُدم میْ چون کُنم انگورییی؟
جان بِسوز و سُرمه کُن خاکسترش
تا نَمانَد در دو عالَمْ کورییی
تا کُند جانهایِ بیجان در سَماع
گِردِ آن شَهْدِ اَزَل زنبورییی
تا کُند آن شَمسِ تبریزی به حَق
جُمله ویرانْهات را مَعْمورییی
کو گرفت از عاشقانَش دورییی
زندگیِّ نو به نو، از کُشتَنَش
صِحَّتِ تازه، شُد از رَنْجورییی
گَر گُهَر داری، بِبین حالِ مرا
در تَکِ دریا زِ دریا دورییی؟
گفتم ای عَقلَم کجایی؟ عقل گفت
چون شُدم میْ چون کُنم انگورییی؟
جان بِسوز و سُرمه کُن خاکسترش
تا نَمانَد در دو عالَمْ کورییی
تا کُند جانهایِ بیجان در سَماع
گِردِ آن شَهْدِ اَزَل زنبورییی
تا کُند آن شَمسِ تبریزی به حَق
جُمله ویرانْهات را مَعْمورییی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.