هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از دل خود سخن می‌گوید که از عشق و قدرت بی‌نهایت برخوردار است. این دل از گلشکر پرورش یافته، از شیر شیران تغذیه کرده و از عقل اول زاده شده است. شاعر از عشق و قدرت این دل سخن می‌گوید که هیچ جانی طاقت آن را ندارد و آن را با آفتاب و چراغی که هزاران ظلمت را روشن می‌کند، مقایسه می‌کند. همچنین، این دل مانند شرابی است که از انگورهای خاص فشرده شده و مانند میوه‌ای در زمستان جهان، دستگیر هزاران افسرده است. در پایان، شاعر از شه صلاح الدین یاد می‌کند که توسط این دل صدمه دیده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۲۹۲۵

ای دلی کَزْ گُلْشِکَر پَروَرده‌یی
ای دلی کَزْ شیرِ شیرانْ خورده‌یی

وِیْ دلی کَزْ عقلِ اوَّل زاده‌یی
خاتَم از دستِ سُلَیمان بُرده‌یی

طاقَتِ عشقَت ندارد هیچ جان
این چه جان است، این چه جان آوَرْده‌یی؟

آفتابی، کآفتاب از عکسِ اوست
زیرِ دامَن طُرفه پنهان کرده‌یی

هم چراغِ صد هزاران ظُلْمَتی
هم مَسیحِ صد هزاران مُرده‌یی

این شرابی را که ساقی گشته‌یی
از کدام انگورها اَفْشُرده‌یی

هم زمستانِ جهان را میوه‌یی
دَستگیرِ صد هزار اَفْسُرده‌یی

کارِ زَرکوبانْ چو زَر کردی، چو زَر
شَهْ صَلاحُ الدّین که تو صدمَرده‌یی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.