هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوع بی‌پروایی و بی‌اعتنایی به سخنان و طعنه‌های دیگران می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های مختلف مانند آتش، سنگ، مجنون، سیل و خورشید، نشان می‌دهد که عاشق و فرد بی‌پروا از سرزنش‌ها و موانع نمی‌هراسد و به راه خود ادامه می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های سنگین و مفاهیم انتزاعی نیاز به درک بالاتری دارد که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۳۲۹۵

عاشق از طعنه اغیار چه پروا دارد؟
آتش از سرزنش خار چه پروا دارد؟

سنگ را سرمه کند نقش پی گر مروان
پای مجنون ز خس و خار چه پروا دارد؟

سخن سرد نسیم جگر سوخته است
از نصیحت دل افگار چه پروا دارد؟

بوی خون سنگ ره بیجگران می گردد
سیل از وادی خونخوار چه پروا دارد؟

سر مژگان تو در کاوش دل بی پرواست
نیشتر از رگ بیمار چه پروا دارد؟

دامن تر نکند تیره دل روشن را
تیغ خورشید ز زنگار چه پروا دارد؟

سخن تلخ شراب است جگرداران را
صائب از طعنه اغیار چه پروا دارد؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.