هوش مصنوعی: متن از سرگردانی و فراموشی انسان نسبت به جایگاه روحانی و الهی خود سخن می‌گوید و از فروختن جان به خاک و دنیای مادی انتقاد می‌کند. همچنین، اشاره می‌کند که انسان از جایگاه بلند روحانی خود غافل شده و در دنیای مادی سرگردان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، انتقادهای اجتماعی مطرح شده در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۲۷

زِ کجا آمده‌یی، می‌دانی؟
زِ میانِ حَرَم سُبحانی

یاد کُن، هیچ به یادت آید
آن مَقاماتِ خوشِ روحانی؟

پس فراموش شُدَسْتَت آن‌ها
لاجَرَم خیره و سَرگردانی

جانْ فُروشی به یکی مُشتی خاک
این چه بَیع است بدین اَرْزانی؟

بازدِهْ خاک و بِدان قیمتِ خود
نی غُلامی، مَلِکی، سُلطانی

جِهَتِ تو زِ فَلَک آمده‌اند
خوب رویانِ خوشِ پنهانی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.