هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، درد، تنهایی، جدایی، و امید می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت و زندگی روزمره برای بیان احساسات عمیق انسانی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد و درک کامل آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۳۲۳

جام می چهره اندیشه نمایی دارد
سینه درد کشان طرفه صفایی دارد

دل بیدرد ندارد خبر از پیکانش
ور نه این بیضه فولاد همایی دارد

دلگشاتر ز تماشای بناگوش تو نیست
صبح هر چند دم عقده گشایی دارد

مستی از گل نکند مرغ چمن را غافل
ناله بیخبران راه به جایی دارد

در گلوی جرسش ناله خونین گره است
کاروانی که ز پی آبله پایی دارد

روزگاری است که از پیشروان می گردد
چون علم هر که عصایی و ردایی دارد

هر دلی را غمی از عشق و مرا هر سر موی
غم تنهایی و اندوه جدایی دارد

گریه ماست که در هیچ دلی راهش نیست
ور نه باران ز صدف خانه خدایی دارد

تو غم خانه بی صاحب خود خور که حباب
خانه پردازتر از سیل، هوایی دارد

بوسه گر نیست، به پیغام دلم را بنواز
کز شکر نی چو تهی گشت نوایی دارد

گر نسازد به ثمر کام جهان را شیرین
سرو آزاده ما دست دعایی دارد

صفحه روی ترا دیده بدبین مرساد
که عجب آینه زنگ زدایی دارد

کعبه و دیر شد از خامه صائب پرشور
فرصتش باد که مستانه نوایی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.