هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند جدایی، عشق، رهایی، طمع، و زیبایی‌های الهی می‌پردازد. شاعر از دل‌آگاهی سخن می‌گوید که به دنبال رهایی از تعلقات دنیوی است و از رفیق ناخوشایند خود جدا می‌شود. همچنین، به تمجید از زاهد ساده‌دل و انتقاد از ریاکاری می‌پردازد. در ادامه، از عشق و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که هر چیزی زیبایی الهی خود را دارد. در پایان، از بی‌وفایی و دردهای عشق شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۲۴

دل آگاه ز تن فکر رهایی دارد
از رفیقی که گران است جدایی دارد

زاهد ساده دل ما چه قدر مرحوم است
جنت امید ز طاعات ریایی دارد

دل به خط نقل مکان کرد ازان حلقه زلف
می توان یافت که انداز رهایی دارد

دل به مطلب ز نگاه غلط انداز رسید
این هدف طالعی از تیر هوایی دارد

گل که از برگ سراپا لب رنگین سخن است
طمع بوسه ازان دست حنایی دارد

آفتاب از مه نو، کاسه دریوزه به کف
نور ازان صبح بناگوش گدایی دارد

زشت در مرتبه خویش کم از زیبا نیست
هر چه را می نگری حسن خدایی دارد

نیست ممکن که ز کارش گرهی باز شود
رهنوردی که غم آبله پایی دارد

کاش آن ترک ستمکار به قرآن می داشت
اعتقادی که به دیوان نوایی دارد

دور گردان وفا را غم نزدیکان نیست
ور نه از زلف دل ما چه جدایی دارد

چون طمع لازم ارباب سخن افتاده است
صائب انصافی از احباب گدایی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.