هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر دربارهٔ تنهایی، غم، و آرزوهای برآورده نشده است. شاعر از عناصر طبیعت مانند گل، مرغان چمن، و سیب ذقن برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. همچنین، او از مفاهیمی مانند خواب، سخن، و خموشی برای انتقال حس درونی خود بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۳۲۶

نه همین فکر مرا روز به من نگذارد
که به خوابم گل شب بوی سخن نگذارد

هر عقیقی که دلش در گرو نام بود
پشت آسوده به دیوار یمن نگذارد

سر زلفی که من از شام غریبان دیدم
هیچ سودازده ای را به وطن نگذارد

گل اگر شرم ز روی چمن آرا نکند
آرزو در دل مرغان چمن نگذارد

چون سهیل عرق شرم دلم می لرزد
که کسی دست بر آن سیب ذقن نگذارد

یک سحر لاله خورشید نیاید بیرون
که فلک داغ نوی بر دل من نگذارد

در فسونسازی آن چشم سیه حیرانم
که خموش است و کسی را به سخن نگذارد

چون برم سر به گریبان خموشی صائب؟
که گریبان من از دست، سخن نگذارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.