هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، گذر زمان، فنا، و ارزش سکوت و پاکی در سخن می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند سفر عشق، بیابان فنا، و گذرا بودن زندگی استفاده می‌کند تا به خواننده یادآوری کند که دنیا موقت است و باید به دنبال حقیقت و معنویت بود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'سفر عشق' و 'بیابان فنا' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۴۰

پای بر چرخ نهد هر که ز سر می گذرد
رشته چون بی گره افتد ز گهر می گذرد

جگر شیر نداری سفر عشق مکن
سبزه تیغ درین ره ز کمر می گذرد

در بیابان فنا قافله شوق من است
کاروانی که غبارش ز خبر می گذرد

دل دشمن به تهیدستی من می سوزد
برق ازین مزرعه با دیده تر می گذرد

گرمی لاله رخان قابل دل بستن نیست
که به یک چشم زدن همچو شرر می گذرد

در چنین فصل که نم در قدح شبنم نیست
خار دیوار ترا آب ز سر می گذرد

غنچه زنده دلی در دل شب می خندد
فیض، آبی است که از جوی سحر می گذرد

عارفان از سخن سرد پریشان نشوند
عمر گل در قدم باد سحر می گذرد

نسبت دامن پاک تو به گل محض خطاست
که سخن در صدف پاک گهر می گذرد

چون صدف مهر خموشی نزند بر لب خویش؟
سخن صائب پاکیزه گهر می گذرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.