هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق، جدایی، صبر، فداکاری و عرفان می‌پردازد. شاعر از ناتوانی در کنترل دل و احساسات سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق الهی، فداکاری در راه معشوق و ناتوانی در برابر جذبه‌های عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتر دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۵۵

از تپش منع دل بی سر و پا نتوان کرد
منع بیطاقتی قبله نما نتوان کرد

نتوان آب گرفت از جگر تشنه تیغ
دل ز دلدار به تدبیر جدا نتوان کرد

با گهر از صدف پوچ گذشتن سهل است
دو جهان چیست که در عشق فدا نتوان کرد؟

تن چه باشد که دریغ از سگ آن کو دارند؟
استخوان چیست که در کار هما نتوان کرد؟

سد آیینه ترا پیش نظر تا باشد
چون سکندر هوس آب بقا نتوان کرد

شود از سجده حق آینه دل روشن
بی قد خم شده این تیغ جلا نتوان کرد

در حریمی که کند دلبر ما دست بلند
چیست پیراهن یوسف که قبا نتوان کرد؟

صبح در خون شفق می تپد و می گوید
که نفس راست درین تنگ فضا نتوان کرد

نگذری تا ز سر دانه دل چون پر کاه
دست خود در کمر کاهربا نتوان کرد

به زبانی که کشد خار ملامت صائب
دامن کعبه مقصود رها نتوان کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.