هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند شهادت، قیامت، گناه، شهرت، قناعت و فضیلت می‌پردازد. شاعر از زبان خود و دیگران سخن می‌گوید و به انتقاد از برخی رفتارهای اجتماعی و اخلاقی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و فلسفی موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۳۸۳

قطره آن کس که پی آب به ظلمت می زد
کاش خود را به دم تیغ شهادت می زد

دید تا روی تو، چون گل همه تن دامن شد
آن که بر آتش من آب نصیحت می زد

این زمان نامه اعمال گنهکاران است
بر رویی که دم از صبح قیامت می زد

گر چه روی سخنش بود به ظاهر با غیر
نمکی بود که ما را به جراحت می زد

سیر صحرای شکرخیز قناعت کردم
چون شکر، مور در او جوش حلاوت می زد

آن که می بست به ظاهر در صحبت بر خلق
با دو صد دست به باطن در شهرت می زد

گنبد مسجد شهر از همه فاضلتر بود
گر به عمامه کسی کوس فضیلت می زد

از بلندی نظر بود نه از بیخبری
همت صائب اگر پای به دولت می زد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.