هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند بیداری روحانی، گذر زمان، عشق و جدایی، و انتظار برای تحول می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند سبزه، طوطی، و سرو برای بیان مفاهیم عمیق استفاده می‌کند و به شکایت از روزگار و امید به تغییر اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۳۴۰۵

منعم از خواب عدم تیره روان برخیزد
هر که شب سیر خورد صبح گران برخیزد

شکر هنگام شکایت به زبان می آرم
سبزه از آتش من جای دخان برخیزد

پرده بردار ز رخسار که چون طوطی مست
زنگ از آیینه من بال فشان برخیزد

دلبری نیست به ابروی کج و قامت راست
بی کماندار چه از تیر و کمان برخیزد؟

همه بر جای خود ای تازه نهالان چمن
بنشینید که آن سرو روان برخیزد

ای که چون غنچه به شیرازه خود می نازی
باش تا سلسله جنبان خزان برخیزد

بر سر تربت هرکس گذری، چون نرگس
تا قیامت دل و چشم نگران برخیزد

باده سی شبه باید، که ز آیینه دل
زنگ سی روزه ماه رمضان برخیزد

هر که را سیر مقامات بود در خاطر
به که چون نی ز زمین بسته میان برخیزد

از خزان زیر و زبر گشت گلستان صائب
شبنم ما نشد از خواب گران برخیزد

صائب این آن غزل عارف روم است که گفت
چون عیان جلوه دهد چهره، گمان برخیزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.