هوش مصنوعی:
این شعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند ابر گریه، آه گرد، نسیم جانبخش و نور دل، به بیان احساسات عمیق انسانی مانند غم، عشق، امید و توحید میپردازد. شاعر از دل به عنوان منشاء این احساسات نام میبرد و تأکید میکند که این حالات درونی، طبیعی و غیرقابل انکار هستند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی در این شعر، درک و تجربهای بالاتر از سنین پایین را میطلبد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم و عشق ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۳۴۰۸
گریه ابری است که از دامن دل می خیزد
آه گردی است که از رفتن دل می خیزد
دم جان بخش به هر تیره درونی ندهند
این نسیمی است که از گلشن دل می خیزد
زاهد خشک کجا، نغمه توحید کجا؟
این نوا از شجر ایمن دل می خیزد
در حریم دل اگر ماهرخی مهمان نیست
این چه نورست که از روزن دل می خیزد؟
هر حجابی که به علم نظر از پیش نخاست
به دو پیمانه می روشن دل می خیزد
عشق درمان گرانجانی ما خواهد کرد
آخر این کوه غم از دامن دل می خیزد
چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز
که ز هر حلقه او شیون دل می خیزد
منع صائب نتوان کرد ز فریاد و فغان
کاین نوایی است که از رفتن دل می خیزد
آه گردی است که از رفتن دل می خیزد
دم جان بخش به هر تیره درونی ندهند
این نسیمی است که از گلشن دل می خیزد
زاهد خشک کجا، نغمه توحید کجا؟
این نوا از شجر ایمن دل می خیزد
در حریم دل اگر ماهرخی مهمان نیست
این چه نورست که از روزن دل می خیزد؟
هر حجابی که به علم نظر از پیش نخاست
به دو پیمانه می روشن دل می خیزد
عشق درمان گرانجانی ما خواهد کرد
آخر این کوه غم از دامن دل می خیزد
چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز
که ز هر حلقه او شیون دل می خیزد
منع صائب نتوان کرد ز فریاد و فغان
کاین نوایی است که از رفتن دل می خیزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.