هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازه سبک هندی، سرشار از تصاویر شعری و مضامین عاشقانه و عارفانه است. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، از درد فراق و اشتیاق به معشوق می‌گوید و از رشک و حسد بر عاشقان دیگر سخن می‌راند. او همچنین به قدرت و گیرایی معشوق اشاره می‌کند و در پایان، خود و شعرش را می‌ستاید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و عارفانه پیچیده‌ای است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ظریف ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۱۰

من که دارم که گلم بر سر بالین ریزد؟
قطره ای چند مگر دیده خونین ریزد

بهله هر گاه کند بر کمرش دست انداز
رشک در سینه من ناخن شاهین ریزد

به امیدی که به آن گوشه دستار رسد
گل زر خود همه در دامن گلچین ریزد

بوی پیراهن یوسف به عبیری نخرد
هر غباری که ازان طره مشکین ریزد

نارسا نیست سر زلف تو در گیرایی
از کمند تو محال است یک چین ریزد

کیست بر صفحه ایام بغیر از صائب؟
کز زبان قلمش معنی رنگین ریزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.