هوش مصنوعی: این متن شعری است که مضامین عرفانی، فلسفی و اخلاقی را در بر می‌گیرد. شاعر از مفاهیمی مانند جستجوی معنویت، ناتوانی انسان در رسیدن به کمال، نعمت‌های دنیوی و محدودیت‌های انسان در برابر تقدیر سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به داستان‌های قرآنی مانند یوسف و زلیخا دارد که بر جنبه‌های اخلاقی و عرفانی تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۱۷

کوهکن کیست به گرد من شیدا برسد؟
جنبش قاف محال است به عنقا برسد

جگر تشنه صحرای علایق ترسم
سیل ما را نگذارد که به دریا برسد

عالمی همچو صدف چشم و دهن وا کرده است
به که تا گوهر عبرت ز تماشا برسد؟

می گذراند کم نعمت باقی فردا
هر چه اینجا به تو از نعمت دنیا برسد

هرگز از کبر نکردی نگهی در ته پا
به تو چون مایده فیض ز بالا برسد؟

ناقص از تربیت چرخ نگردد کامل
باده خام محال است به مینا برسد

حیف و صد حیف که در دایره امکان نیست
اهل دردی که به درد سخن ما برسد

شهپر دامن عصمت به فلک می ساید
پی یوسف چه خیال است زلیخا برسد

از کمندش نجهد هیچ شکاری صائب
دست هرکس که به آن زلف چلیپا برسد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.