۲۶۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۴۷۷

شوق من قاصد بیدرد کجا می داند؟
آنقدر شوق تو دارم که خدا می داند!

تو همین سعی کن ای کاه سبکروح شوی
روش جاذبه را کاهربا می داند

هرکه فرهاد صفت جوهر مردی دارد
تیشه را بر سر خود بال هما می داند

بوته خاری اگر در کف صرصر بیند
دل سرگشته من راهنما می داند

گاه در خواب و گهی مست و گهی مخمورست
چشم پرکار تو کی حال مرا می داند؟

صائب از لاله عذاران چه توقع داری؟
گل ده روزه چه آیین وفا می داند؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.