هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر در برابر ناملایمات زندگی و بی‌تأثیری گریه‌ها و دردهایش بر جهان اطراف است. شاعر از سنگدلی معشوق، ویرانی درونی خود و بی‌تأثیری سیلاب‌های غم بر سنگ‌های سخت زندگی می‌گوید. با این حال، اشاره‌هایی به پاکی درون و امیدواری‌های کوچک نیز دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر برای درک و همدردی نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و تمثیل‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۷۸

دلش از گریه من رنگ نمی گرداند
کوه را سیل گرانسنگ نمی گرداند

بس که ویرانه ام از گرد علایق پاک است
سیل در خانه من رنگ نمی گرداند

غم عالم چه کند با دل خوش مشرب من؟
عکس بر آینه جا تنگ نمی گرداند

گرچه مضراب من از ناخن الماس بود
ساز من پرده آهنگ نمی گرداند

مگر از خط دل سخت تو ملایم گردد
ورنه سیلاب من این سنگ نمی گرداند

جگر خاک ز تیغ تو بدخشان گردید
دل سنگ تو همان رنگ نمی گرداند

روشنی آینه را می کند از جوهر پاک
حسن رو از خط شبرنگ نمی گرداند

دل سنگین ترا گریه ام از جا نبرد
زور سیلاب من این سنگ نمی گرداند

انقلاب و دل سودازده من، هیهات
چهره سوختگان رنگ نمی گرداند

نیست از ذره من بر دل گردون باری
مرکز این دایره را تنگ نمی گرداند

از حضر آنقدر آزار کشیدم صائب
که سفر خلق مرا تنگ نمی گرداند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.