هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مضامین عاشقانه، فلسفی و اجتماعی بهره می‌برد. شاعر از عشق، جدایی، رنج‌های زندگی و ناامیدی سخن می‌گوید. همچنین، از طبیعت و عناصری مانند دریا، موج، قطره و گوهر برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. در پایان، شاعر به عشق و مستی اشاره می‌کند که باعث ویرانی دل شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و رنج نیاز به بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۳۴۹۵

ما به ساقی و حریفان به شراب افتادند
ما به سرچشمه و یاران به سراب افتادند

ثمر از ماست اگر برگ دگرها بردند
گوهر از ماست اگر خلق در آب افتادند

خبر از داغ جگرسوز غریبان دارند
موجهایی که ز دریا به سراب افتادند

پشت دادند به دیوار صدف چون گوهر
قطره هایی که به دریا ز سحاب افتادند

آه افسوس بود حاصل معمارانی
که به تعمیر من خانه خراب افتادند

در چمن رشک بر آن بال فشانان دارم
که به سرپنجه شاهین و عقاب افتادند

شب زلف تو چه افسانه ندانم سر کرد
عاملانی که به دیوان حساب افتادند

دل معمور از آن قوم طلب کن صائب
که به یک جلوه مستانه خراب افتادند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.