هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، به موضوعاتی مانند عشق، ایمان، صبر و استقامت، و قدرت دعا می‌پردازد. شاعر از عشقی سخن می‌گوید که خاموش‌شدنی نیست و از ایمانی که با دعا تقویت می‌شود. همچنین، به قدرت کلام و تأثیر آن بر روح و روان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۴۳

یاد رویش نه چراغی است که خاموش کنند
نمکی نیست لب او که فراموش کنند

نکند باده روشن به خردهای ضعیف
آنچه چشمان سیه مست تو باهوش کنند

نیست ممکن که به معراج اجابت نرسد
هر دعایی که در آن صبح بناگوش کنند

کار صد رطل گران می کند از شادابی
گوهری را که ز گفتار تو در گوش کنند

دایم از غیرت خونابه کشانند خراب
ناتوانان که شب و روز قدح نوش کنند

قد برافراز که سیمین بدنان نقد حیات
همچو گل صرف به خمیازه آغوش کنند

عشق بالاتر ازان است که پنهان گردد
شعله رعناتر ازان است که خس پوش کنند

سرد مهران جهان گر همه صرصر گردند
دل روشن نه چراغی است که خاموش کنند

صاف طبعان که به زندان بدن محبوسند
خشت را از سر خم دور به یک جوش کنند

مست آیند به صحرای قیامت صائب
خلق اگر از ته دل فکر ترا گوش کنند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.