۲۲۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵۴۵

کاهلانی که درین ره به هوس می آیند
دو قدم راه نپیموده به پس می آیند

هست در هرزه درایی خطر راهروان
رهزنان بیش به آواز جرس می آیند

برخورند از می جان بخش حیات آن جمعی
که درین نشأه به کار همه کس می آیند

فیض خود سازد اگر ذوق گرفتاری عام
همه مرغان ز گلستان به قفس می آیند

عالم غیب اگر نیست روان بخش، چرا
مردگان زنده به خواب همه کس می آیند؟

شوخ چشمان که ندارند حیا در دیده
بی طلب در همه بزمی چو مگس می آیند

اگر از پرده برآیند چنین لاله رخان
صائب از پرده برون اهل هوس می آیند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.