هوش مصنوعی: این متن به موضوعات عشق، ایمان، پاکی و ناپاکی، و رابطه‌ی انسان با خدا و خودش می‌پردازد. شاعر از تضادهای درونی انسان، مانند روشنایی و تاریکی، پاکی و ناپاکی، و عشق و کفر سخن می‌گوید. همچنین، به اهمیت پختگی و رشد معنوی اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که انسان باید از خود فاصله بگیرد تا به حقیقت برسد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند کفر و ایمان ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۵۴

گَر روشنی تو یارا یا خود سِیَهْ ضَمیری
در هر دو حالْ خود را از یارْ وانگیری

پا واگرفتنِ تو، هر دو زِ حال کُفر است
صد کُفر بیش باشد، در عاشقانْ نَفیری

پاکَت شود پَلیدی، چون از صَنَم بُریدی
گَردد پَلیدْ پاکی، چون غَرقه در غَدیری

دنبالِ شیر گیری، کِی بی‌کَباب مانی؟
کِی بی‌نَوا نِشینی، چون صاحِبِ امیری؟

بُگْذار سِرِّ بَد را، پنهان مَکُن تو خود را
در زیرکی چو مویی، پیدا میانِ شیری

خوردی تو زَهر و گفتی حَق را ازین چه نُقصان؟
حَق بی‌نیاز باشد، وَزْ زَهرْ تو بمیری

زیرِ درختِ خُرما، انداز هَمچو مَریَم
گَر کاهِلی به غایَت، وَرْ نیز سُست پیری

از سایه‌هایِ خُرما، شیرین شَوی چو خُرما
وَزْ پُختگیِّ خُرما، تو پُختگی پَذیری
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.