هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات عشق، رنج‌های عاشقانه، ناامیدی از تغییر نفس انسان و تأثیرات شراب بر روح و روان می‌پردازد. شاعر از دل عاشق پر از اشک، بحر عشق و جوشش کرم، رازداری و ناتوانی در بیان احساسات، تأثیر شراب بر تنگی دل، عمر تلف‌شده در نصیحت‌های بی‌ثمر، و ناتوانی در وصال به خورشید (معشوق) سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و اشاره به مصرف شراب که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۰۵

دل عاشق تهی از اشک دمادم نشود
بحر چندان که زند جوش کرم کم نشود

نتوان حرف کشید از لب ما چون لب جام
راز ما اخگر پیراهن محرم نشود

بیشتر شد ز می ناب مرا تنگی دل
گره از آب محال است که محکم نشود

رفت عمرم همه در پند و نصیحت، غافل
که سگ نفس به تعلیم معلم نشود

یافت سی پاره ز پاشیدن صحبت دل جمع
دل صد پاره ما نیست فراهم نشود

نیست ممکن که به خورشید توانی پیوست
تا دلت آب درین باغ چو شبنم نشود

بوسه زان لب نشود کم به گرفتن صائب
از نگین نقش ز بسیار زدن کم نشود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.