هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر مفاهیمی مانند فقر، استقلال، عشق، خرد، و آزادگی است. شاعر از سلطه فقر بر دل، بیاعتنایی به قدرتهای ظاهری، و ارزش آزادی و خرد سخن میگوید. همچنین، به موضوعاتی مانند طمع، قناعت، و فداکاری اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات اجتماعی و اخلاقی نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربه دارند.
غزل شمارهٔ ۳۶۱۴
دل ما سلطنت فقر به سامان ندهد
ده ویرانه ما باج به سلطان ندهد
در ریاضی که دل سوخته من باشد
باغبان آب به گلهای گلستان ندهد
نشود رتبه خردان به بزرگان معلوم
مور را مسند اگر دست سلیمان ندهد
هرکه را دل سیه از منت احسان شده است
جگر تشنه به سرچشمه حیوان ندهد
رهنوردی که به منزل نظرش افتاده است
خار را فرصت گیرایی دامان ندهد
طمع رزق ز افلاک ز کوته نظری است
دست در کاسه خود سفله به مهمان ندهد
جان فداساز که صیاد درین قربانگاه
تا بود جان، به کسی دیده حیران ندهد
دل آزاده درین باغ ندارد صائب
هرکه چون گل سر خود با لب خندان ندهد
ده ویرانه ما باج به سلطان ندهد
در ریاضی که دل سوخته من باشد
باغبان آب به گلهای گلستان ندهد
نشود رتبه خردان به بزرگان معلوم
مور را مسند اگر دست سلیمان ندهد
هرکه را دل سیه از منت احسان شده است
جگر تشنه به سرچشمه حیوان ندهد
رهنوردی که به منزل نظرش افتاده است
خار را فرصت گیرایی دامان ندهد
طمع رزق ز افلاک ز کوته نظری است
دست در کاسه خود سفله به مهمان ندهد
جان فداساز که صیاد درین قربانگاه
تا بود جان، به کسی دیده حیران ندهد
دل آزاده درین باغ ندارد صائب
هرکه چون گل سر خود با لب خندان ندهد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.