هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی است که با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده، به موضوعاتی مانند عدالت، غیرت، عشق، دانش و جهل می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند شمشیر، آیینه، خون، زندان و دیو برای بیان مفاهیم عمیق استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۱۵

حسن از دیدن خود بر سر بیداد آید
کار شمشیر ز آیینه فولاد آید

کشتگان تو ز غیرت همه محسود همند
گرچه یکدست خط از خامه فولاد آید

از دل خونشده ماست نگارین پایش
چون ازان زلف برون شانه شمشاد آید؟

نفس کامل شود از تنگی زندان بدن
دیو ازین شیشه برون همچو پریزاد آید

دل اگر نالد ازان خنده پنهان چه عجب؟
کز نمک آتش سوزنده به فریاد آمد

سخن هرکه ندارد ز تأمل مغزی
سست باشد، اگر از خامه فولاد آید

شاهد تیرگی جهل بود لاف گزاف
که سگ از سرمه شب بیش به فریاد آید

گرچه از چهره پرد رنگ ز سیلی صائب
رنگ بر روی من از سیلی استاد آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.