هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عشق و مجنون‌شدن در پی آن سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند زلف یار، سرو، و ماه، حالات عاشقانه و دیوانگی ناشی از عشق را توصیف می‌کند. همچنین، به تأثیر تربیت عشق در زیبایی و زبان‌آوری اشاره شده و از مفاهیمی مانند شب و روز، خاک و گنج (قارون) برای بیان احساسات استفاده شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۴۴

نه همین دل ز سر زلف تو مفتون گردید
هرکه پیوست به این سلسله مجنون گردید

حسن از تربیت عشق زبان آور شد
سرو در زیر پر فاخته موزون گردید

شب مهتاب بود روز سیه در نظرش
دل هرکس که در آن طره شبگون گردید

بخل آن روز دوانید رگ و ریشه به خاک
که زمین پرده مستوری قارون گردید

هرکه مفتون سر زلف سخن شد، داند
که دل صائب از اندیشه چرا خون گردید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.