هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زندگی و معنای آن می‌پردازد. شاعر از رنگ زندگی و ننگ زندگی سخن می‌گوید و به دنبال یافتن معنای زندگی در ذرات و عناصر مختلف است. او به تفاوت بین اهل صلح و ناکسان اشاره می‌کند و اینکه چگونه برخی زندگی را می‌فهمند و برخی دیگر در جنگ با آن هستند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند و آن را درک کنند.

غزل شمارهٔ ۲۹۶۱

در رنگِ یار بِنْگَر، تا رنگِ زندگانی
بر رویِ تو نشیند، ای نَنگِ زندگانی

هر ذَرّه‌یی دَوان است، تا زندگی بِیابَد
تو ذَرّه‌یی نداری آهنگِ زندگانی؟

گَر زان که زندگانی، بودی مِثالِ سنگی
خوشْ چَشمه‌ها دَویدی، از سَنگِ زندگانی

در آیِنِه بِدیدم، نَقْشِ خیالِ فانی
گفتم چه‌یی تو؟ گفتا من زنگِ زندگانی

اَنْدَر حَیاتِ باقی، یابی تو زندگان را
وین باقیانِ کیانند؟ دِلْتَنگِ زندگانی

آن‌ها که اهلِ صُلح اند، بُردند زندگی را
وین ناکَسان بِمانَند در جَنگِ زندگانی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.