هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، به زیباییهای معشوق و تأثیرات عمیق عشق و جمال او بر جهان و انسان میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر پراحساس و استعارههای زیبا، حالات عاشقانه و روحانی را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعارهها و اصطلاحات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۳۶۸۵
ز چهره تو نظرها پرآب می گردد
ز آتش تو جگرها کباب می گردد
اگر به لب ز سر شیشه پنبه برداری
ز یک پیاله دو عالم خراب می گردد
ز دیده تو شود خیره، چشم گستاخی
که بر ورق ورق آفتاب می گردد
حدیث تیغ تو هرجا که در میان آید
دهان زخم شهیدان پرآب می گردد
فسرده ای که در اینجا به داغ عشق نسوخت
در آفتاب قیامت کباب می گردد
به روزگار خط انداز کامجویی را
که این دعا دل شب مستجاب می گردد
هلال غبغب جانان لطافتی دارد
که از اشاره انگشت آب می گردد!
مدار چشم اقامت ز برگ عیش جهان
که گل ز گرمرویها گلاب می گردد
ز حسن عاقبت جستجو مشو نومید
که خون سوختگان مشک ناب می گردد
به نور عقل توان جمع ساختن خود را
کتان درست درین ماهتاب می گردد
حجاب عشق گرفته است چشم ما صائب
وگرنه دلبر ما بی حجاب می گردد
ز آتش تو جگرها کباب می گردد
اگر به لب ز سر شیشه پنبه برداری
ز یک پیاله دو عالم خراب می گردد
ز دیده تو شود خیره، چشم گستاخی
که بر ورق ورق آفتاب می گردد
حدیث تیغ تو هرجا که در میان آید
دهان زخم شهیدان پرآب می گردد
فسرده ای که در اینجا به داغ عشق نسوخت
در آفتاب قیامت کباب می گردد
به روزگار خط انداز کامجویی را
که این دعا دل شب مستجاب می گردد
هلال غبغب جانان لطافتی دارد
که از اشاره انگشت آب می گردد!
مدار چشم اقامت ز برگ عیش جهان
که گل ز گرمرویها گلاب می گردد
ز حسن عاقبت جستجو مشو نومید
که خون سوختگان مشک ناب می گردد
به نور عقل توان جمع ساختن خود را
کتان درست درین ماهتاب می گردد
حجاب عشق گرفته است چشم ما صائب
وگرنه دلبر ما بی حجاب می گردد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.