هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند ناامیدی، عشق ناکام، گذر زمان و بی‌ثباتی دنیا می‌پردازد. شاعر از تلاش‌های بی‌ثمر، سردی دل و عدم بازگشت به گذشته سخن می‌گوید. همچنین، به ناپایداری زندگی و بی‌فایده بودن دل‌بستگی به دنیا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و بی‌ثباتی دنیا نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷۰۱

ز می پرستی خود لاله برنمی گردد
شب سیاه درونان سحر نمی گردد

دمید خط و دل سخت یار نرم نشد
ز دود، دیده، آیینه تر نمی گردد

دلیل راحت ملک عدم همین کافی است
که هرکه رفت به آن راه بر نمی گردد

مدار چشم اقامت ز دولت دنیا
که آفتاب ملول از سفر نمی گردد

درین محیط که از صدق می گشاید لب؟
که چون دهان صدف پرگهر نمی گردد

ز شست صاف تو صیدی که می گشاید لب؟
کباب تا نشود باخبر نمی گردد

مکن ز چتر مرصع به بی کلاهان فخر
که پیش تیر حوادث سپر نمی گردد

درین ریاض به جز آب تیشه، نخل امید
ز هیچ آب دگر بارور نمی گردد

ز آفتاب دل ذره سرد شد صائب
دل من است که از یار برنمی گردد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.