هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از عشق و وفاداری سخن می‌گوید. شاعر از مخاطب می‌خواهد که از تعلقات دنیوی بگذرد و به عشق حقیقی روی آورد. او تأکید می‌کند که عشق به خداوند و وفاداری به او، تنها راه رسیدن به آرامش و بقای حقیقی است. همچنین، شاعر از مخاطب می‌خواهد که از دوگانگی و تعلقات مادی دوری کند و به سوی وحدت و یگانگی حرکت کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای افراد بالای 16 سال که توانایی درک مفاهیم پیچیده‌تر را دارند، مناسب است.

غزل شمارهٔ ۲۹۶۶

هر چند بی‌گَهْ آیی، بی‌گاه خیزِ مایی
ای خواجه خانه بازآ، بی‌گاه شُد، کُجایی؟

بَرگِ قَفَص نداری، جُز ما هَوَس نداری
یکتا، چو کَس نداری، بَرخیز از دوتایی

جان را به عشقْ وادِهْ، دلْ بر وَفایِ ما نِهْ
در ما رَوی تو را بِهْ، کَزْ خویشتن بَرآیی

بُگْذر زِ خُشک و از تَر، بازآ به خانه زوتَر
از جُمله باوَفاتَر، آخِر چه بی‌وَفایی؟

لُطفَت به کَس نَمانَد، قَدرِ تو کَس نَدانَد
عشقَت به ما کَشانَد، زیرا به ما تو شایی

گَر چَشم رفت خوابَش، از عاشقیّ و تابَش
بر ما بُوَد جوابَش، ای جانِ مُرتَضایی

گَر شاهْ شَمسِ تبریز، پنهان شود به اِسْتیز
در عشقِ او تو جانْ بیز، تا جان شَوی بَقایی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.