هوش مصنوعی: این شعر از فروغ فرخزاد (صائب) بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و رنج‌های عشق است. شاعر از درد عشق، جستجوی بی‌پایان و ناامیدی‌هایش سخن می‌گوید. همچنین، به قدرت عشق در تقویت ضعیفان و تأثیرات عمیق آن بر روح و روان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناامیدی نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷۱۳

فروغ ذره به چشم من آب می آرد
که تاب شعشعه آفتاب می آرد؟

فدای آبله پای جستجو گردم
که از سراب سبوی پرآب می آرد

شکسته رنگی ما را علاج خواهد کرد
رخی که رنگ به روی نقاب می آرد

ز عشق قسمت ما نیست غیر سینه چاک
کتان چه از سفر ماهتاب می آرد؟

در آن ریاض به بی حاصلی سمر شده ام
که نخل موم گل آفتاب می آرد

ز فیض عشق ضعیفان چنان قوی شده اند
که موج رخت به قصر حباب می آرد

هزار میکده خون می کند تهی صائب
کسی که یک سخن تلخ تاب می آرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.