هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازهٔ سبک هندی، بیانگر درد عشق و فراق است. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، از رنج بی‌قراری، ناامیدی و حیرت در عشق می‌گوید. او از تغافل معشوق، بوی پیراهن یوسف، زلف عنبرافشان و خط سبز لب معشوق سخن می‌گوید و در نهایت، از دشواری بیان شوق و فراق می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیدهٔ سبک هندی، درک شعر را برای سنین پایین دشوار می‌کند.

غزل شمارهٔ ۳۷۵۹

ز زیر تیغ تغافل شکیب من جان برد
مرا به رنجش بیجا ز جای نتوان برد

ز بوی پیرهن مصر بی دماغ شود
صبا که راه به آن غنچه گریبان برد

من آن زمان ز دل چاک چاک شستم دست
که شانه راه به آن زلف عنبرافشان برد

ز مور خط تو در حیرتم که از لب تو
چگونه چاشنی خنده های پنهان برد

اگر چه خامه ام آتش به زیر پا دارد
حدیث شوق به پایان نیارد آسان برد

فغان که غنچه مشکل گشای دل امروز
مرا برای نسیمی به صد گلستان برد

لب تو زیر خط سبز چون نهان گردید؟
چگونه مورچه ای خاتم سلیمان برد؟

به جای طوطی شکرشکن، که جز صائب
ز هند بخت سیه جانب صفاهان برد؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.