هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات خودشناسی، تلاش برای رسیدن به حقیقت، عشق و رضایت از زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، مخاطب را به تفکر در مورد جایگاه خود در جهان و ضرورت پشتکار و ایمان برای رسیدن به موفقیت و سعادت دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از سن 16 سالگی به بعد در افراد شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۳۷۶۰

تو آن نه ای که ره از خود بدر توانی برد
نمرده از سر خود دردسر توانی برد

کمر نبسته به قصد هلاک خود چون شمع
کجا ز بزم جهان تاج زر توانی برد؟

ز شاخ خشک تو آن روز گل توانی چید
که در بهار سری زیر پر توانی برد

ترا ستیزه به گردون خوش است در وقتی
که التجا به سپهر دگر توانی برد

به داغ عشق اگر آشنا شوی امروز
در آفتاب قیامت بسر توانی برد

گره نکرده نفس را به سینه چون غواص
کجا ز بحر حقیقت گهر توانی برد؟

نه آنچنان ز خود افتاده ای تو غافل دور
که ره به منزل اصلی دگر توانی برد

اگر به خشک لبی چون صدف شوی قانع
به خانه نهر ز آب گهر توانی برد

تو کز صفای دل خویش عاجزی صائب
کلف چگونه ز روی قمر توانی برد؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.