هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند گذر زمان، بی‌ثباتی دنیا، عبرت‌گیری از دیگران، عشق و وصال، و ارزش عمر و زمان می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شعری مانند زخم زبان روزگار، آبله و خار، و بحر و جویبار، به بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۶۳

مرا به زخم زبان روزگار می گذرد
مدار آبله من به خار می گذرد

به اعتبار عزیز جهان شدن سهل است
عزیز اوست که از اعتبار می گذرد

به آب و رنگ جهان هرکه چشم کرد سیاه
چو لاله با جگر داغدار می گذرد

نفس شمرده برآور که خود حسابان را
حساب زود به روزشمار می گذرد

ز غفلت آن که نگیرد ز دیگران عبرت
ز صیدگان جهان بی شکار می گذرد

دل رمیده بود در بغل بیابانگرد
که موج در دل بحر از کنار می گذرد

چه سود ازین که سراپا چو نرگسی همه چشم؟
ترا که عمر به خواب و خمار می گذرد

به قدر جام تو از باده می کنی مستی
وگرنه بحر ازین جویبار می گذرد

به وصل سوخته ای زود خویش را برسان
وگرنه خرده جان چون شرار می گذرد

مخور ز بیخبری روی دست بیکاری
که مزد می رود و وقت کار می گذرد

عجب که صورت دیوار جان نمی یابد
به محفلی که در او حرف یار می گذرد

اگرچه وعده خوبان وفا نمی دارد
خوش آن حیات که در انتظار می گذرد

ترحم است بر آن مرده دل که از دنیا
به روشنایی شمع مزار می گذرد

در آن چمن که تو لنگر فکنده ای صائب
گل پیاده سبک چون سوار می گذرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.