هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به گذرا بودن زندگی، خوشی‌ها و ناخوشی‌ها، و بی‌ثباتی روزگار اشاره دارد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند «عمر چو باد بهار» و «آب گوهر بر یک قرار» گذر زمان و ناپایداری دنیا را توصیف می‌کند. همچنین، او به نقش هنر و شعر (خامه دریانژاد) به عنوان چیزی ماندگار در این جهان ناپایدار اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷۶۴

صباح مستی و شام خمار می گذرد
خوشی و ناخوشی روزگار می گذرد

اگر ز شش جهت آیینه پیش رو دارم
ز هفت پرده چشمم غبار می گذرد

بیا که جوش گل بوسه است روی ترا
مرو که عمر چو باد بهار می گذرد

هر آنچه از پسر ناخلف رود به پدر
ز اهل عصر بر این روزگار می گذرد

همیشه روی تو یک پیرهن عرق دارد
که آب گوهر بر یک قرار می گذرد

به دامن افق آن صبح شوربختم من
که عمر خنده من در خمار می گذرد

بغیر خامه دریانژاد من صائب
که از سر گهر شاهوار می گذرد؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.