۲۰۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۸۰۴

دل مرا نگه گرم یار می سازد
ستاره سوخته را این شرار می سازد

نوای مرغ سحرخیز حالتی دارد
که غنچه را دل شب زنده دار می سازد

چراغ خلوت یکدیگرند سوختگان
مرا چو لاله دل داغدار می سازد

شکستگان جهانند مومیایی هم
دل مرا شکن زلف یار می سازد

کسی که بر دل درویش می گذارد دست
بنای دولت خود پایدار می سازد

اگر سحاب کند سبز تخم سوخته را
ستاره سوخته را هم بهار می سازد

هزار خانه زین بیشتر تهی کرده است
اگرچه دیگری او را سوار می سازد

چها کند به دل صائب آتشین رویی
که آب آینه را بیقرار می سازد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.