هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به موضوع عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شعری مانند شمع، پروانه، لاله و چراغ، احساسات عمیق عاشقانه و دردهای روحی ناشی از عشق را بیان می‌کند. او از سوختن و فداکاری در راه عشق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که تنها دل‌های زنده و عاشق می‌توانند همچون چراغی همیشه روشن بمانند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۸۰۸

ز شمع شهپر پروانه ها اگر سوزد
مرا ز گرمی پرواز بال و پر سوزد

چو لاله می شود از باد صبح روشنتر
چراغ هرکه به خونابه جگر سوزد

خط مسلمی دوزخ است روز حساب
به درد و داغ دل هرکه بیشتر سوزد

دلی که سوخته داغ آتشین رویی است
در آفتاب قیامت چرا دگر سوزد؟

چگونه خواب نسوزد به دیده تر من؟
رخی که پرتو او آب در گهر سوزد

بغیر زنده دلی در جهان چراغی نیست
که روز تا به شب و شام تا سحر سوزد

چراغ چشم مرا کز رخ تو روشن شد
روا مدار که در مجلس دگر سوزد

کشیده دار عنان آه و ناله را صائب
مباد از دم گرم تو خشک و تر سوزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.