هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و پراحساس است که در آن شاعر از عشق، جدایی، اضطراب و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. او از تشبیهات زیبا مانند سوختن در آفتاب و تأثیر عشق بر روح و جان استفاده می‌کند تا احساسات خود را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند سوختن و رنج ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۸۱۰

نفس به سینه ام از اضطراب می سوزد
چنان که تیر شهاب از شتاب می سوزد

ز قید عقل در اقلیم عشق فارغ باش
که سایه در قدم آفتاب می سوزد

طراوت تو کند سبز تخم سوخته را
خوش آن کتان که درین ماهتاب می سوزد

ز خون سوختگان عشق مجلس افروزست
چراغ شعله به اشک کباب می سوزد

گلی که گریه گرم من است میرابش
ز شبنمش جگر آفتاب می سوزد

ازان زمان که لب از خون گرم من تر کرد
هنوز در جگر تیغ آب می سوزد

چنان که شهپر عقل از شراب آتشناک
ز آفتاب رخ او نقاب می سوزد

مرا جدایی او سوخت، وقت شبنم خوش
که در مشاهده آفتاب می سوزد

اگرچه در دل دریاست جای من صائب
ز تشنگی جگرم چون سراب می سوزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.