هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و فلسفی است. شاعر از عشق، انتظار، رنج‌های عاشقی و حوادث زندگی سخن می‌گوید. او از غبار غم، ناامیدی و سختی‌های راه عشق می‌نالد، اما در عین حال به امید و هوشیاری پس از بی‌خودی نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژه‌ها و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۸۱۵

بغیر خط که ز رخسار یار برخیزد
که دیده است ز آتش غبار برخیزد؟

چنین که من شده ام پا شکسته، هیهات است
که گرد من ز ره انتظار برخیزد

اگر به سبزه خوابیده بگذری چون آب
به پیش پای تو بی اختیار برخیزد

فتد ز سیلی باد خزان به خاک چو برگ
ز خاک هرچه به فصل بهار برخیزد

چنین که گرد حوادث ز هم نمی گسلد
چسان ز آینه دل غبار برخیزد؟

مرا ز خواب گران قد خم برانگیزد
ز زیر تیغ اگر کوهسار برخیزد

مدار دست ز دامان بیخودی صائب
که هرکه مست فتد هوشیار برخیزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.