هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از تشبیهات و استعاره‌های زیبا برای بیان احساسات شاعر استفاده می‌کند. شاعر از عشق، شرم، حیرانی، و پریشانی سخن می‌گوید و از عناصر طبیعت مانند آب، کوه، و باد برای توصیف حالات درونی خود بهره می‌برد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند توبه، امید، و نجات نیز در متن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، این متن را برای سنین بالاتر مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۳۸۴۲

زچهره ات عرق شرم چشم حیران شد
خط از لب تو سیه مست آب حیوان شد

زمین ساده پذیرای نقش زود شود
ز عکس روی تو آیینه کافرستان شد

بریدنی است زبانی که گشت بیهده گو
گرفتنی است سر شمع چون پریشان شد

زتوبه کردن من سود باده پیمایان
همین بس است که خواهد شراب ارزان شد

مرو به حلقه طفلان نی سوار، دلیر
که آب زهره شیران درین نیستان شد

نسیم سنبل فردوس آید از سخنش
دماغ هر که ز سودای او پریشان شد

نمی کنند گواه لباسیش را جرح
چو ماه مصر عزیزی که پاکدامان شد

ز بار خاطر من گشت دشتها کهسار
ز سیل گریه من کوهها بیابان شد

دل دونیم به زیر فلک نمی ماند
برون ز پوست رود پسته ای که خندان شد

امید هست به پروانه نجات رسد
چو شمع در دل شب دیده ای که گریان شد

مدار صبر ز سرگشتگان طمع صائب
که بیقرار بود گوهری که غلطان شد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.