هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی احساسات عمیق انسانی مانند عشق، رنج، امید و حیرت را بیان می‌کند. با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه، شاعر از دل‌های روشن، اشک، آفتاب، شب، آه و دیگر عناصر طبیعی و احساسی برای انتقال مفاهیم عمیق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای افراد زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و حیرت نیاز به بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۳۸۴۳

زگریه آینه هر دلی که روشن شد
چو اشک، مردمک حلقه های شیون شد

چراغ روز بود آفتاب در نظرش
ز سرمه دل شب دیده ای که روشن شد

هزار آه شود گر ز دل کشم یک آه
مرا که خانه چو مجمر تمام روزن شد

مشو ز هم گهران دور تا رسی به کمال
که دانه از اثر اتفاق خرمن شد

کشید پنجه خونین شفق به رخسارش
چو صبح هر که درین عهد پاکدامن شد

مرا که مرکز پرگار حیرتم چون خال
ازین چه سود که آن کنج لب نشیمن شد

به من زبان ملامت چه می تواند کرد
که پوست بر تنم از زخم تیر جوشن شد

چه نسبت است به منصور سوز عشق مرا
ز گرمی نفسم دار نخل ایمن شد

ز بار دل سر زلف تو شوختر گردید
شکست شهپر پرواز این فلاخن شد

گرفت از جگر گرم ما نفس صائب
چراغ هر که درین روزگار روشن شد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.