هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه از صائب تبریزی، به زیباییهای معشوق و احساسات شاعر نسبت به او میپردازد. شاعر از زلف، چشمها، رخسار و دیگر ویژگیهای معشوق با تشبیهات زیبا یاد میکند و از عشق و امید و ناامیدی سخن میگوید. همچنین، مضامین عرفانی مانند قرب و وصل نیز در شعر دیده میشود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تشبیهات و استعارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.
غزل شمارهٔ ۳۸۸۵
کمند زلف تو خود را به آفتاب رساند
توان به چرخ سرخودزپیچ وتاب رساند
چه چشمهای خمارین ولعل میگون است
که می توان ز تماشای او شراب رساند
به مهره دل مومین من چه خواهد کرد
رخی که خانه آیینه را به آب رساند
چگونه دست نشویم زذل که سبزه زنگ
در آبگینه من ریشه را به آب رساند
به ناامیدی از امید کامیاب شدم
به آب خضر مرا موجه سراب رساند
هزار حلقه زدم پیچ وتاب چون جوهر
چوتیغ تا به لبم چرخ یک دم آب رساند
ز دست دامن پاکان رها مکن زنهار
که قرب گل سر شبنم به آفتاب رساند
ز پیچ وتاب مکش سرکه رشته را صائب
به وصل گوهر شهوار پیچ وتاب رساند
توان به چرخ سرخودزپیچ وتاب رساند
چه چشمهای خمارین ولعل میگون است
که می توان ز تماشای او شراب رساند
به مهره دل مومین من چه خواهد کرد
رخی که خانه آیینه را به آب رساند
چگونه دست نشویم زذل که سبزه زنگ
در آبگینه من ریشه را به آب رساند
به ناامیدی از امید کامیاب شدم
به آب خضر مرا موجه سراب رساند
هزار حلقه زدم پیچ وتاب چون جوهر
چوتیغ تا به لبم چرخ یک دم آب رساند
ز دست دامن پاکان رها مکن زنهار
که قرب گل سر شبنم به آفتاب رساند
ز پیچ وتاب مکش سرکه رشته را صائب
به وصل گوهر شهوار پیچ وتاب رساند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.