هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به زیبایی و قدرت عشق و تأثیر آن بر عقل و زندگی انسان میپردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند و گاه مخرب یاد میکند که میتواند عقل را به چالش بکشد و فتنهها را برانگیزد. همچنین، شاعر به شمسالدین تبریزی اشاره میکند و او را به عنوان نماد نور و جمال زمانه میستاید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۹۸۶
ای عشق کَزْ قَدیم تو با ما یگانهیی
یک یک بگو تو راز، چو از عینِ خانهیی
از بیمِ آتشِ تو زبان را بِبَستهایم
تا خود چه آتشی تو و یا چه زَبانهیی
هر دَم خَرابیییست زِ تو شهرِ عقل را
بادِ چراغِ عقلی و بادهیْ مُغانهیی
یا دوستِ دوستی تو و یا نیکْ دُشمنی
یا در میانِ هر دو، تو شکلِ میانهیی
گویند عاقلان دَمِ عاشقْ فَسانهیی است
شبْ روز کُن چرایی اگر تو فَسانهیی؟
ای آن کِه خوبیِ تو نِشانید فِتْنهها
عشقِ تو است فِتْنه و تو خود نشانهیی
ای شاهِ شاه و مَفْخَرِ تبریز، شَمسِ دین
نورِ زَمینیان و جَمالِ زَمانهیی
یک یک بگو تو راز، چو از عینِ خانهیی
از بیمِ آتشِ تو زبان را بِبَستهایم
تا خود چه آتشی تو و یا چه زَبانهیی
هر دَم خَرابیییست زِ تو شهرِ عقل را
بادِ چراغِ عقلی و بادهیْ مُغانهیی
یا دوستِ دوستی تو و یا نیکْ دُشمنی
یا در میانِ هر دو، تو شکلِ میانهیی
گویند عاقلان دَمِ عاشقْ فَسانهیی است
شبْ روز کُن چرایی اگر تو فَسانهیی؟
ای آن کِه خوبیِ تو نِشانید فِتْنهها
عشقِ تو است فِتْنه و تو خود نشانهیی
ای شاهِ شاه و مَفْخَرِ تبریز، شَمسِ دین
نورِ زَمینیان و جَمالِ زَمانهیی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.