هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است. شاعر از عشق، عدالت، تواضع، صبر و عواقب ظلم سخن می‌گوید. او تأکید می‌کند که فروتنی و درک درد دیگران ارزشمند است و ظالمان سرانجام به نتیجه اعمال خود می‌رسند. همچنین، اشاره‌ای به قدرت عشق و تأثیر نگاه در به دام افتادن دل‌ها دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی این شعر نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اجتماعی آن ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۱۴

مرا اگر چه کم از خاک راه می گیرند
ز من فروغ گهر مهر وماه می گیرند

بهوش باش که دیوانگان وادی عشق
غزال را به کمند نگاه می گیرند

مباش تند که نتوان ز آفتاب گرفت
تمنعی که ز رخسار ماه می گیرند

مدار دست ز دامان شب که غنچه دلان
گشایش از نفس صبحگاه می گیرند

مکن ز پاکی دامن به بیگناهان فخر
که که در دیار کرم بیگناه می گیرند

به مشت خار ضعیفان به چشم کم منگر
که سیل حادثه را پیش راه می گیرند

چگونه منکر عصیان شوی که اهل حساب
ز دست و پای تو اول گواه می گیرند

فغان ز پله انصاف این گرانجانان
که کوه درد مرا برگ کاه می گیرند

ز تاب آتش روی تو عافیت طلبان
به آفتاب قیامت پناه می گیرند

اگر چه گرمروان همچو برق در گذرند
ز نقش پای چراغی به راه می گیرند

ستمگران که به مظلوم می شوند طرف
ز غفلت آینه در پیش آه می گیرند

به قدر آنچه شوی پست سربلندشوی
عیار جاه عزیزان ز چاه می گیرند

شکستن دل ما را پری رخان صائب
کم از شکستن طرف کلاه می گیرند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.