هوش مصنوعی:
این متن شعری از صائب تبریزی است که به موضوعاتی مانند قناعت، صبر، امید به آینده، و ارزش واقعی سعادت میپردازد. شاعر تأکید میکند که سعادت حقیقی نه از طریق بخشش دیگران، بلکه از طریق درک درونی و صبر به دست میآید. همچنین، او هشدار میدهد که فریب ظواهر و بخششهای سطحی را نخوریم و به جای آن، به دنبال آرامش درونی باشیم.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در این شعر برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۹۲۱
در آن مقام که شاهی به هر گدا بخشند
چه دولتی است که ما را همان به ما بخشند
سعادت ازلی جو که در گذر باشد
سعادتی که ز بال و پر هما بخشند
فریب جود فرومایگان مخور زنهار
که می کنند تو را خرج تا عطا بخشند
هزار پیرهن گل به خار بخشند
چه می شود دل صدپاره ای به ما بخشند
مکن ز بخت شکایت که می شود خودبین
به پشت آینه چون رو اگر صفا بخشند
دهند اگر به تو دربسته خلد چندان نیست
که گوشه ای به تو از عالم رضا بخشند
اگر به تنگدلی همچو غنچه صبر کنی
تو را هم از گره خود گره گشا بخشند
فلک چو مهره مومین بود به فرمانش
به هر که قوت سرپنجه دعا بخشند
تن سفالی خود را بهم شکن صائب
که در عوض به تو جام جهان نما بخشند
چه دولتی است که ما را همان به ما بخشند
سعادت ازلی جو که در گذر باشد
سعادتی که ز بال و پر هما بخشند
فریب جود فرومایگان مخور زنهار
که می کنند تو را خرج تا عطا بخشند
هزار پیرهن گل به خار بخشند
چه می شود دل صدپاره ای به ما بخشند
مکن ز بخت شکایت که می شود خودبین
به پشت آینه چون رو اگر صفا بخشند
دهند اگر به تو دربسته خلد چندان نیست
که گوشه ای به تو از عالم رضا بخشند
اگر به تنگدلی همچو غنچه صبر کنی
تو را هم از گره خود گره گشا بخشند
فلک چو مهره مومین بود به فرمانش
به هر که قوت سرپنجه دعا بخشند
تن سفالی خود را بهم شکن صائب
که در عوض به تو جام جهان نما بخشند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.