۳۲۳ بار خوانده شده
هر چند شیرِ بیشه و خورشیدْ طَلْعَتی
بر گِردِ حوض گَردی و در حوضْ دَرفُتی
اَسپَت بیاورند که چالاکْ فارِسی
شَربَت بیاورند که مَخْمورِ شَربَتی
بیخواب و بیقَراری شبهایِ تا به روز
خوابِ تو بَخت بَست، که بَستهیْ سَعادتی
از پایْ دَرفُتادی و از دستْ رَفتهای
بی دست و پایْ باش، چه دربَندِ آلتی؟
بیدست و پا چو گویْ به میدانِ حَق بِپوی
میدان از آنِ توست، به چوگانْ تو بابَتی
ای رو به قبلهٔ من و اَلْحَمْدخوانِ من
میخوانَمَت به خویش، که تو پنجْ آیَتی
ای عقل جان بِباز، چرا جانْ به شیشهیی؟
وِیْ جان، بیار باده، چرا بیمُروَّتی؟
رو کانِ مُشک باش، که بَسْ پاکْ نافهیی
رو جُمله سود باش، که فَرُّخ تِجارتی
بر مَغزِ من بَرآی، که چون میْ مُفَرِّحی
در چَشمِ من دَرآی، که نورِ بَصارتی
در مَغزها نگُنجی، بَسْ بیکَرانهای
در جسمها نگُنجی، زیشان زیادتی
ای دَفِّ زَخْم خواره، چه مَظْلوم و صابری
وِیْ نایِ رازگوی، چه صاحِب کَرامتی
خامُش، مَساز بیت، که مهمانِ بیتِ تو
در بیتها نگُنجَد، چه در عِمارتی؟
چون غُنچه لب بِبَند و چو گُل بیدو لب بِخَند
تا هیچ کَس نَدانَد کَنْدَر چه نِعْمَتی
ای شاهِ شاد مَفْخَرِ تبریز شَمسِ دین
تبلیغِ راز کُن، که تو اهلِ سِفارتی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بر گِردِ حوض گَردی و در حوضْ دَرفُتی
اَسپَت بیاورند که چالاکْ فارِسی
شَربَت بیاورند که مَخْمورِ شَربَتی
بیخواب و بیقَراری شبهایِ تا به روز
خوابِ تو بَخت بَست، که بَستهیْ سَعادتی
از پایْ دَرفُتادی و از دستْ رَفتهای
بی دست و پایْ باش، چه دربَندِ آلتی؟
بیدست و پا چو گویْ به میدانِ حَق بِپوی
میدان از آنِ توست، به چوگانْ تو بابَتی
ای رو به قبلهٔ من و اَلْحَمْدخوانِ من
میخوانَمَت به خویش، که تو پنجْ آیَتی
ای عقل جان بِباز، چرا جانْ به شیشهیی؟
وِیْ جان، بیار باده، چرا بیمُروَّتی؟
رو کانِ مُشک باش، که بَسْ پاکْ نافهیی
رو جُمله سود باش، که فَرُّخ تِجارتی
بر مَغزِ من بَرآی، که چون میْ مُفَرِّحی
در چَشمِ من دَرآی، که نورِ بَصارتی
در مَغزها نگُنجی، بَسْ بیکَرانهای
در جسمها نگُنجی، زیشان زیادتی
ای دَفِّ زَخْم خواره، چه مَظْلوم و صابری
وِیْ نایِ رازگوی، چه صاحِب کَرامتی
خامُش، مَساز بیت، که مهمانِ بیتِ تو
در بیتها نگُنجَد، چه در عِمارتی؟
چون غُنچه لب بِبَند و چو گُل بیدو لب بِخَند
تا هیچ کَس نَدانَد کَنْدَر چه نِعْمَتی
ای شاهِ شاد مَفْخَرِ تبریز شَمسِ دین
تبلیغِ راز کُن، که تو اهلِ سِفارتی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.