هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند مستی عرفانی، بی‌اعتباری دنیا، قناعت، سکوت و رضایت به تقدیر الهی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند باده، شمع و موج‌ها، مفاهیم عمیق عرفانی را بیان می‌کند و بر بی‌خبری مردم از حقایق عالم تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بالاتری دارد و برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۲۴

چگونه باده عرفان جماعتی نوشند
که باده در رگ تاک است ومست ومدهوشند

حدیث بیش وکم ومهرذره بدمستی است
ز یک پیاله دو عالم شراب می نوشند

ز ما سلام به دارالسلام دار رسان
که در زمانه ما خلق پنبه در گوشند

حدیث اهل زمین قابل شنیدن نیست
به ذوق حرف که این نه صدف همه گوشند

به شمع موم قناعت کنند از خورشید
جماعتی که چو محراب تنگ آغوشند

خموش باش که چندین هزار شمع اینجا
مکیده اند لب خامشی و مدهوشند

حضور گلشن فردوس آن کسان دارند
که در به روی خوداز کاینات می پوشند

ز رفتن دگران خوشدلی ازین غافل
که موجها همه با یکدگر در آغوشند

چه ساده اندحریفان بی بصر صائب
به آفتاب قیامت نقاب می پوشند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.