هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، شهادت، تشنگی معنوی، و مستی از شراب الهی می‌پردازد. شاعر از تشنگی شهیدان برای خون و عاشقان برای شراب محبت سخن می‌گوید و به مقایسه‌ای بین دنیای مادی و معنوی می‌پردازد. همچنین، اشاره‌ای به بی‌خبری برخی از افراد از روز حساب و نوشیدن بی‌حساب دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی موجود در شعر برای درک و تحلیل، نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند شهادت و تشنگی معنوی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۲۵

بتان که خون شهیدان چو آب می نوشند
کجا ز ساغرومینا شراب می نوشند

چه تشنه اند به خون حجاب خوبانی
که باده شراب در اثنای خواب می نوشند

ز خواب مستی آن چشمه ها یکی صد شد
به خواب تشنه لبان دایم آب می نوشند

چه کشوری است محبت که خاکسارانش
ز کاسه سرگردون شراب می نوشند

دل سیاه درونان نمیشودروشن
اگر می از قدح آفتاب می نوشند

رسیده اند به سرچشمه رضاجمعی
که آب تلخ به جای گلاب می نوشند

مسافران توکل به ساغر لب خشک
زلال خضر ز بحر سراب می نوشند

مگر ز روز حسابند بیخبر صائب
جماعتی که می بی حساب می نوشند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.