هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر بزرگ سبک هندی، بیانگر دردها و رنج‌های عاشقانه، ناامیدی‌ها و پرسش‌های فلسفی شاعر است. او از دل‌سنگینی، عشق نافرجام، ناتوانی در رهایی از عقده‌های درونی، و بی‌عدالتی‌های روزگار می‌نالد. همچنین، شاعر به موضوعاتی مانند عقل و عشق، توبه و پشیمانی، و مقایسه‌های زیبا بین پدیده‌های طبیعی و حالات درونی انسان می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از ابیات حاوی مفاهیم انتزاعی و نمادین هستند که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۲۹

فغان چه با دل سنگین آن نگار کند
خروش بحر به گوش صدف چه کار کند

ز قرب زلف دل تنگ من گشاده نشد
چه عقده باز ز دل دست رعشه دارکند

بود ز وسمه دو ابروی آن بهشتی رو
دوبرگ سبز که خون در دل بهار کند

چوشانه شددل صدچاک من تمام انگشت
نشد که حلقه آن زلف را شمار کند

به خون صید چرا دامن خود آلاید
میسرست کسی را که دل شکار کند

ز باده توبه نمودن دلیل بیخردی است
چگونه عقل پشیمانی اختیار کند

چه نسبت است به خورشید شان حسن ترا
فلک پیاده شود تا ترا سوارکند

در آن چمن که ندارندباربی برگان
نهال ما به چه امید برگ وبار کند

فسان دشنه یکدیگرندسنگدلان
کسی چه شکوه به ابنای روزگار کند

کدام ذکر به این ذکر می رسد صائب
که آدمی نفس خویش را شمار کند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.