هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از اسارت در عشق، رنجهای عاشق، بیاعتباری دنیا، و اهمیت طاعت حق سخن میگوید. شاعر از درد فراق، ناپایداری عمر، و پاکی دل در برابر گناهان مینویسد و بر اهمیت توجه به ذات الهی تأکید دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و فراق نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۳۹۸۲
اسیر عشق تو دلتنگ از الم نشود
حجاب خنده این کبک کوه غم نشود
کجا به درهم ودینار می شود معمور
به درد وداغ تو هر دل که محتشم نشود
ز حرف مردم عالم کشیده دار انگشت
که زود عمر تو کوتاه چون قلم نشود
کراست زهره تواند به گرد ما گردید
اگر کبوتر ما دور از حرم نشود
به زیر بار ستم روزگار خم سازد
ز بار طاعت حق قامتی که خم نشود
به سنگ کم نکند التفات مرد تمام
خداپرست مقید به یک صنم نشود
که رو نهاد به هستی که از پشیمانی
نفس گسسته به معموره عدم نشود
ز انقلاب توان برد جان به همواری
که آب آینه هرگز زیاد وکم نشود
شود ز گردگنه پاک سینه ای صائب
که غافل از نفس پاک صبحدم نشود
حجاب خنده این کبک کوه غم نشود
کجا به درهم ودینار می شود معمور
به درد وداغ تو هر دل که محتشم نشود
ز حرف مردم عالم کشیده دار انگشت
که زود عمر تو کوتاه چون قلم نشود
کراست زهره تواند به گرد ما گردید
اگر کبوتر ما دور از حرم نشود
به زیر بار ستم روزگار خم سازد
ز بار طاعت حق قامتی که خم نشود
به سنگ کم نکند التفات مرد تمام
خداپرست مقید به یک صنم نشود
که رو نهاد به هستی که از پشیمانی
نفس گسسته به معموره عدم نشود
ز انقلاب توان برد جان به همواری
که آب آینه هرگز زیاد وکم نشود
شود ز گردگنه پاک سینه ای صائب
که غافل از نفس پاک صبحدم نشود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.