هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر درباره‌ی عشق، رنج، امید و ناامیدی است. شاعر از دردها و سختی‌های زندگی می‌گوید و از عشق و رویای یار یاد می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم مذهبی و فلسفی مانند کفر، رحمت الهی و کعبه دارد. تصاویر شاعرانه‌ای مانند شیشه‌ی شکسته، غبار آه و خارهای شرر به کار رفته‌اند تا احساسات عمیق شاعر را منتقل کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند کفر، رنج و ناامیدی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۴۰۰۱

ز راه صلح مهیای جنگ می آید
ز مومیایی او کار سنک می آید

امید رحم بود کفر ازان خدا ناترس
که گر به کعبه رود از فرنگ می آید

ز شیشه بال پریزاد اگر شکسته شود
خیال یار هم از دل به تنگ می آید

غبار آه ز دل می شود بلند مرا
به شیشه دل هر کس که سنگ می آید

به چار بالش خاراست چون شرر جایم
ز بس که بر من از اطراف سنگ می آید

قد خمیده مرا شد به راه راست دلیل
به صیقل آینه بیرون ز رنگ می آید

چنان به عهد تو شد عام دردمندیها
که بوی درد ز داغ پلنگ می آید

خیال روی تو هم می رود ز دل بیرون
برون ز گوهر اگر آب ورنگ می آید

ز آسمان مقوس ز بس کجی دیدم
کمان به دیده من چون خدنگ می آید

مگر که هست امید اجابتی صائب
که آه بر لب من بی درنگ می آید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.